عمل لکه گیر. عمل ستر و اصلاح لکه ها از گچ یا نقش دیواری و غیره. اصلاح کردن قسمتهای ریختۀ گچ و مانند آن از دیواری و سقفی و غیره. ریخته های گچ یا نگار دیواری یا سقفی را به صلاح آوردن، زدودن لک لباس و پاک کردن آن
عمل لکه گیر. عمل ستر و اصلاح لکه ها از گچ یا نقش دیواری و غیره. اصلاح کردن قسمتهای ریختۀ گچ و مانند آن از دیواری و سقفی و غیره. ریخته های گچ یا نگار دیواری یا سقفی را به صلاح آوردن، زدودن لک لباس و پاک کردن آن
عیب گیری. (شرفنامۀ منیری). نقد. نکته گیری. خرده گیری در سخن و جز آن: گر انگشت من حرف گیری کند ندانم کسی کو دبیری کند. نظامی. یکی پندگیرد، یکی ناپسند نپردازد از حرفگیری به پند. (بوستان)
عیب گیری. (شرفنامۀ منیری). نقد. نکته گیری. خرده گیری در سخن و جز آن: گر انگشت من حرف گیری کند ندانم کسی کو دبیری کند. نظامی. یکی پندگیرد، یکی ناپسند نپردازد از حرفگیری به پند. (بوستان)